۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

برچسب‌ها : , ,

شربت‌های بی‌کیفیت٬ اعتقاد‌های بی‌مایه

مهدی در فیسبوک‌اش نوشته:
همه ی کشورها، همه ی ملت ها، همه ی فرهنگ ها، همه ی جوامع، همه ی آدم ها، روزهایی را داردند که جشن یا کارناوال ملی آن هاست. می شود با شکل برگزاری این جشن ها و یا مراسمی که در حاشیه یا متن یک جشن ملی یا محلی برگزار می شود، به خصوصیت های یک قوم یا ملت یا کشور یا فرهنگ یا جامعه یا شهر یا هرچی به ذهنتان می رسد، پی برد.


چند روز پیش پسربچه ای زنگ خانه ام را فشار داد و از پشت آیفون(اف اف) از من خواست برای درست کردن شربت نیمه ی شعبان به آن ها کمک مالی بکنم. من هم بی معطلی دست رد به سینه اش زدم. دلیلش هم این بود که اصلا دوست ندارم در تولید بی کیفیت ترین و آبکی ترین و بی مزه ترین شربت دنیا که در لیوان یک بار مصرف ریخته می شود و کوچه ها و معابر و خیابان ها را بند می آورد، کوچکترین سهمی داشته باشم. همیشه هم با خودم فکر می کنم چطور آدم هایی پیدا می شوند که عقیده دارند حیات و مماتشان وابسته به نظر مثبت و منفی منجی عالم بشریت است، اما بدترین شربت دنیا را برای جشن تولدش درست می کنند؟کیفیت کو؟! کیفیت کجاست؟!
چطور می توانند به خیابان ها بیایند و این شربت را به دست هم بدهند؟ اصلا مردم چطور رویشان می شود برای نوشیدن بی کیفیت ترین شربت دنیا، خیابان ها را بند بیاورند و راه را از هم بدزدند؟
کیفیت کو؟! کییفت کجاست؟! چرا در قیمه و شله(مشهدی) امام حسین هست، اما برای درست کردن شربت امام زمان، نیازی به آن کیفیت محرم و صفری نیست؟! اصلا چرا کیفیت شربت به اندازه ی شام و نهار مهم نیست؟

*مش متی (مهدی شهسوار)  خودش یک وبلاگ خوب داره. اما وبلاگش ادبی-هنری‌ست و حرف‌های اجتماعی‌ش را بیشتر در فیسبوک‌اش می‌زنه.
** مش متی برادر دوقلومه :)

0 دیدگاه:

ارسال یک نظر