۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

,

تريبون تريبون آزاد با خاتمی

ديروز دیدار هیأت موسس ستاد 88 بود با خاتمی. از مهرماه امسال تا به حال، این چهارمین باری بود که در دیدارهای اینچنینی با خاتمی شرکت می‌کردم. اما اینبار با دیدارهای دیگه خیلی متفاوت بود.
قبل از جلسه برنامه‌ریزی کرده بودیم، از موضع التماس و درخواست وارد گفتگو با خاتمی نشیم. این بود که آقا شهاب طباطبایی همون اول جلسه آب پاکی رو ریخت رو دست خاتمی و گفت: «ما نه امروز اومدیم اینجا که شعر بخونیم، نه اینکه بگیم دوست داریم – که میدونی داریم- بلکه اومدیم بگیم که شما چاره‌ای جز اومدن نداری و باید بدونی حمایتت از فلان کاندیدا، نمی‌تونه  مردم رو مجاب کنه که الزاما از او دفاع کنیم.»
خاتمی هم که دید ما بی پیرایه اومدیم، گفت میخواد با همه راحت صحبت کنه؛ و بعد از دغدغه‌هاش گفت. دغدغه‌هایی که هنوز هم به شدت اون رو آزار میدن: «اگر من بیام و پیروز بشم – که میشه- تازه اول ماجراست. ممکنه که کارشکنیهایی بشه و اونوقت آیا مردم از ما زده نمی‌شن.  ونمیگن اینها تواناییش رو ندارن؟»
اینجای بحث که خاتمی دید سگرمه‌های همه رفته تو هم، گفت: تو دلتون خالی نشه، چون هنوز تصمیم نهاییم رو نگرفتم. ولی بزودی این کار رو خواهم کرد. 
بعد از اين صحبتها جلسه تبديل به تريبون آزاد شد. اعضاي ستاد88 كه اغلب از شهرستانها بودند بي پرده نظرهاشون رو بيان مي كردن و خاتمي هم جوابشون رو ميداد.  ما خیلی رک بهش گفتیم که اولا هر اتفاقی بیفته ما پشت سرش هستیم. دوما اوضاع اونقدر هم که خاتمی میگه بد نیست. و سوم اینکه حالا دیگه وقت این نیست که خاتمی به جامعه بگه نمیاد و اونها رو نا امید کنه.
بحث مفصلی بین خاتمی و بچه ها در گرفت که خالی از طنز هم نبود. سید که عبای شکلاتی هم پوشیده بود، با تمام خستگی‌هاش، معلوم بود که خیلی جدی  والبته سرحاله. برای همین هر از چند گاهی بین جلسه تیکه‌ای مینداخت و همه حسابی می‌خندیدن. مثلا وقتی آقا شهاب خیلی اصرار می‌کرد که شما حق ندارین نیان و ما اله و بله می‌کنیم، خاتمی گفت‌: کل اگر طبیب بودی، سر خود دوانمودی! (اشاره به موهای نداشتة آقا شهاب که میگن از خوش ‌تیپ تیرین کچلهای ایرانه)
دو تا مسئله ما رو تحت تأثیر قرار داد. اول اینکه به گفتة مسئولین دفتر خاتمی، از زمانی که بحث انتخابات در گفته، تا حالا همچین جلسه‌ای بر گزار نشده که خاتمی به این راحتی و رکی صحبت کنه. خاتمی درد دلش رو آورده بود پیش جوونها و البته از ما در خواست کرد که اونها رو منتشر  نکنیم. برای همین چیزی از محتوای جلسه رو نمی‌تونم بگم. دوم اینکه با اینکه خاتمی تهدیدها رو برای ما روشن کرد، اما ما فهمیدیم که خاتمی خودش رو برای روزهای سخت آماده کرده و میاد . وقتی که گفت: من از آمدن ترسی ندارم. حتی اگر اینکه بیام و رای نیارم. اما خواست مردم برای من مهمتره. و گفت: البته من معتقدم اگر حضور مردم بیش از 70درصد باشه، با همة کارشکنی‌های و امدادهای غیبی، ما برنده‌ایم.
------------
منتشر شده در خانۀ قبلی ام شهریاران