۱۳۸۷ خرداد ۶, دوشنبه

,

یک سفر ۲۴ ساعته به امریکا



جمعه یک سفر ۲۴  ساعته به لس آنجلس داشتم. در واقع دعوتنامه ای  از طرف برادرم برایم فرستاده شده بود که مرا به مشاهدۀ نزدیک فعالیتهای انتخاباتی اولین کاندیدای سیاهپوست آمریکا که به احتمال زیاد اولین رییس جمهور سیاهپوست هم خواهد بوددعوت کرده بود. واقعاً متحول شدم وقتی دیدم که این کاندادیدایی که به نظر ما در ایران کاندیدای اقلیت مردم امریکاست، چقدر در دل اکثریت نفوذ دارد و اصلاً اکثریت است.
همچنین تأثیر و قدرت خانواده در امریکا مرا محسور خویش کرد. انسانهای درست و حسابی یا چیزی ندارند و یا اگر دارند، درست و حسابی اش را دارند. مثل امریکایی ها که یا خانواده ندارند اگر هم دارند درست و حسابی اش را دارند. اما برخلاف  آنها ما از همه چیز زیاد داریم اما از نوع بنجل و درب و داغون. مثل خانواده.
این ۲۴ ساعت بسیار التحاب آور بود. چون همان زمانی که من وارد لس آنجلس شدم همزمان شد با سوء قصد به جان کاندیدای رنگین پوست امریکاییها. دو بار در طول روز اقدام به ترور او انجام گرفت اما او جان سالم به در برد. از همه مهمتر حفظ روحیۀ این مرد بزرگ بود. درحالی که همۀ این اتفاقات می افتاد من که از نزدیک شاهد کارهای او بودم می دیدم او چگونه به خانواده و البته صداقت اهمیت می داد. بعد از مشاهدۀ نتایج دور اول انتخابات کالیفرنیا فهمیدم که اخلاقیات در یک جامعۀ اخلاقی جواب می دهد. و البته در جامعه ای مثل جامعۀ ما انسانهای اخلاقی ذبح می شوند. پس نتیجه گرفتم اگر می خواهیم با اخلاق بمانیم و راحت زندگی کنیم، باید در ساختن جامعه ای اخلاقی بکوشیم. چون اگر مثلاٌ اگر در ایران یک کاندیدای ریاست جمهوری مثل کاندیدای دموکراتها به اشتباه یکی از اعضای خانواده اش اعتراف کند، نه تنها مفتضح می شود بلکه از صحنۀ زندگی محو می شود. در حالی که وقتی او به اشتباهش اعتراف کرد رای دهندگان امریکایی به او رای بیشتری دادند چون به آنها حقیقت را گفته بود.

***
سریال «24»  که داستان ۲۴ ساعت از زندگی بخشی از مردم امریکا است و هر قسمت آن به یک ساعت از این ۲۴ ساعت که مصادف شده است با روز انتخابات دور مقدماتی ریاست جمهوری امریکا را پشت سر هم نگاه کردم. یعنی اگر سه ساعت خوابیدن را کنار بگذاریم، من هم در این زندگی یک روزه با آنها شریک بودم. بیست و چهار ساعت پش سر هم.
شما هم امتحان کنید. سفر کم خرجی است.