چند روز پیش از انتخابات بایکی از دوستان بزرگوار از نسل جوانهای دههی پنجاه گفتگو میکردم٬ ایشان نکتهای را دربارهی دکتر عارف گفتند. ضمن اینکه دکتر عارف را به اصطلاح «آدم حسابی» معرفی کردند٬ در حاشیه خاطرهای هم تعریف کردن. آقای دکتر سعید سنجابی هم دانشگاهی آقای عارف در دانشگاه استنفورد آمریکا بودند. به گفتهی ایشون٬ دکتر عارف در زمان انقلاب به ایران برمیگردد. اما بعد از مدتی دوباره به آمریکا میآید. وقتی دوستان دلیلش را جویا میشوند٬ عارف میگوید: «من برگشتم تا در انقلاب مشارکت داشته باشم. اما دکتر بهشتی به من گفت برگرد و تحصیلات را
۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه
۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه
مش متی, hide, status
شربتهای بیکیفیت٬ اعتقادهای بیمایه
مهدی در فیسبوکاش نوشته: همه ی کشورها، همه ی ملت ها، همه ی فرهنگ ها، همه ی جوامع، همه ی آدم ها، روزهایی را داردند که جشن یا کارناوال ملی آن هاست. می شود با شکل برگزاری این جشن ها و یا مراسمی که در حاشیه یا متن یک جشن ملی یا محلی برگزار می شود، به خصوصیت های یک قوم یا ملت یا کشور یا فرهنگ یا جامعه یا شهر یا هرچی به ذهنتان می رسد، پی برد. چند روز پیش پسربچه ای زنگ خانه ام را فشار داد و از پشت آیفون(اف اف) از من خواست
۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه
روزانه, زندگی-فلسفه, hide, jour
یک طرف خلیل جبران و قرائتی٬ یک طرف میرحسین موسوی
چند روز پیش یکی از دوستان فرهیختهام یه چیزی جالبی گفت: جبران خلیل جبران «جبران خلیل جبران هوادار فالانژها و فاشیستها بوده و گویا تا آخر هم بر موضعش پایدار بوده». بعد کلی توضیح داد که چطور این افکار به ظاهر قشنگ و دوستداشتنی ریشته در نوعی راستگرایی و محافظهکاری داره. نوعی عرفان که حرفهای قشنگ میزنه٬ اما در برابر تغییر واقعی مقاومت میکنه. بعد من با خودم فکر کردم شاید برای همین باشه کتابهای این بنده خدا کرور کرور در ایران فروش میره٬ اما هیچ تاثیری روی جامعه نداره و سرچشمهی تغییر نمیشه و فقط کابرد زینتی
۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه
زندگی-خاطره, jour
سیام خرداد٬ سلول و ندا
۲۶م خرداد بازداشت شدم و تا ۳۰م هیچکس خبرنداشت که کجا هستم و اگر بازداشت شدهام چه نهادی مرا بازداشت کرده است. البته پیشتر نزدیکانم را از احتمال بازداشتم آگاه کرده بودم. پدر و مادرم به روستایمان در بیرجند رفته بودند و پدرم خبر بازداشتم را از رادیو فردا شنیده بود. اولین بار٬ سیام خرداد٬ بعد از نماز مغرب بود که مرا با همان چشمبند همیشگی به اتاقی بردند و گوشی تلفن را به دستم دادند تا با خانوادهام تماس بگیرم. با مهدی (برادرم که باهم دوقلو هستیم) تماس گرفتم. بهشن گفتم که چند روزی مهمان برادران وزارت اطلاعات
۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه
اکبر امینی, خاتمی, روحانی, زندگی-سیاست, میرحسین موسوی
فریبِ ضدقهرمانان را نخوریم٬ میرحسین باید باشه
۱ امروز در آخرین لحظههای نشست رسانهای دکتر سید حسن روحانی٬ صدای یکی از خبرنگاران حاضر در نشست را شنیدیم که فریاد زد: «روحانی یادت باشه٬ میرحسین آزاد بشه». بیشتر ما خوشحال شدیم. من که در کتابخانه مشغول نگاه کردن برنامه بودم٬ در آن لحظه از فرط خوشحالی از جای خودم پریدم. این حرف ما بود و به همین امید هم به روحانی رای دادیم. اما چند ساعتی نگذشت که شایعههایی شنیده شد: «طرف نفوذی بوده!» و این شایعه بلافاصله بدست خود ما پخش و گسترده شد. ۲ ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ را به یاد بیاوریم. از چند روز
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه
روزانه, hide, jour
خیلی وقته که غر نزدم
چند وقتیست احساس میکنم که خیلی دوست دارم غر بزنم. امشب با خودم فکر کردم آخرین باری که یک دلِ سیر غر زدم کِی بود و با کی؟ یادم نمیاد. ولی میدونم که بیش از چهار پنج ساله که غر نزدم. منظورم این نیست که از هیچ چیزی شکایت و انتقادی نکردم. نه برعکس خیلی هم کردم. اما «غر» یه چیز دیگهست. از اون غرهای صمیمی که آدم با یک دوست صمیمی میزنه. از اونایی که آدم «درون» خودش رُ بیرون میریزه. سال ۸۷ تصمیم گرفتم که فعالیت در ستاد ۸۸ و انتخابات ریاست جمهوری٬ آخرین کار جدی
۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سهشنبه
انتخابات ریاست جمهوری۹۲, گزارکها, hide, status
یک استدلال ساده برای رای دادن: تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته
دنیا صادقی از مشهد در فیسبوکش نوشته: آقا من یه استدلال میارم برای رای دادن که عمرا نشنیده باشین! تصور کنین روز بعد از انتخابات ( یا روز بعد از دور دوم اگه بره ) اگه اسم جلیلی یا قالیباف دربیاد ... همه مون نشستیم تو خونه هامون یا تو کافه ها داریم حرص میخوریم و میبینیم که زندگیمون واسه حداقل ۴ سال دیگه به گا رفته ( چه رای داده باشیم چه نداده باشیم . بلایی که سرمون میاد بزرگتر ازین حرفهاست ) ولی فقط یه لحظه یه لحظه تصور کنین که اگه اسم روحانی در بیاد ....
۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه
انتخابات ریاست جمهوری۹۲, بسیج, زندگی-سیاست, مناظره, status
گزارشِ دیدنِ یک مناظره در دفتر بسیجدانشجویی
این گزارش ادبی-سیاسی به قلم مینا نوشته شده: مناظرهی آخر،باز ميري دفتر بسيج چون در شرايط فعلي تنها جاييه كه تلوزيون داره.يه كتابي برميداري كه فكر كني حالا يه چيزي هم ميخوني و چهار طبقه ميري پايين.به دم درش كه ميرسي هرم گرما با بوي عرق ميخوره تو صورتت. يه چشمي ميچرخوني بين آدما و دو سه نفر و كه مثل خودت وصله ناجور اون جمعن و پيدا ميكني و ميري پيششون. به زحمت برات يه جاي تنگ و ترشي باز ميكنن و تو ميشيني. ديدن مناظره بين اون آدما عين مشق دمكراسيه برات!آدمايي كه در سكوت به
۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه
انتخابات ریاست جمهوری۹۲, hide, status
دلم یک خرد جمعی مصلحانه میخواهد
مرضیه در فیسبوکاش نوشته است: «دلم یک خرد جمعی مصلحانه میخواهد» فکر میکنم اگر احزاب قوی میداشتیم، اگر رسانههای مستقل میداشتیم، اگر هستههای مطالعاتی و فکری قوی میداشتیم، اگر از ماهها قبل از انتخابات بحثها و مناظرات و گفتگوها آغاز میشد و مردم حرفاهایشان (دغدغهها، مخالفتها و موافقتهایشان) را میگفتند و برای اختلاف نظرها پاسخهایی مصلحانه اندیشیده میشد، اگر جایی بود که نخبگان اصلاحطلب/ سبز، گرد هم میآمدند و با هم به توافق میرسیدند، (به جای اینکه هر کدام نامهای/ مقالهای بنویسند و رای فردی خودشان را منتشر کنند) و بعد در آستانه انتخابات سبزها/ اصلاحطلبها برای دستیابی
آیتالله خامنهای, انتخابات ریاست جمهوری۹۲, زندگی-سیاست
رمزگشایی پیامهای پیشاانتخاباتی آیتالله خامنهای
*این یادداشت در روزآنلاین منتشر شده است. درست چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۴ ٬ آیتالله خامنهای در سخنرانیای - که همواره به صورت پیشفرض در این روزها برگزار میشود- اعلام کرد که "رای دادن به هر کدام از این نامزدهای موجود٬ رای دادن به اصل نظام و تایید آن است." آنهایی که آن دوره در ستادهای نامزدهای اصلاحطلب فعالیت میکردند میتوانند شهادت بدهند که همین یک جمله تا چه اندازه کسانی که دو دل بودند را قانع کرد که در انتخابات شرکت نکنند و رای "ندهند" و البته که این رای ندادن به همراه
۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه
جدایی نادر از سیمین, روزانه, زندگی-خاطره, hide, jour
ما سرافرازیم و اونا پشیمان
ما از خرداد ۷۶ تا الان به هرکی رای دادیم پشیمون نیستیم. شاید انتخابهای بهتری داشتیم٬ اما از اینکه چرا به فلانی رای دادیم پشیمون نیستیم. سال ۷۶ و ۸۰ که به خاتمی رای دادیم. سال ۸۴ به معین٬ کروبی و هاشمی رای دادیم. سال ۸۸ به موسوی و کروبی رای دادیم. اما اقتدارگراها را ببین! به هرکی رای دادن چند سال بعد پشیمون و علیهش شدن. اون از ناطق نوری که الان در جبههی هاشمیه٬ اون هم از احمدینژاد که الان همه مسابقه گذاشتن بهش فحش بدن و برائت بجویند. به قول حجت در جدایی نادر از
انتخابات ریاست جمهوری۹۲, روحانی, ورزشگاه شهید شیرودی, hide, status
همایش هواداران روحانی در ورزشگاه شهید شهیرودی- همین الان +عکس
همایش هواداران روحانی در ورزشگاه شهید شهیرودی- همین الان عکس از +Behnam Haghani
آیتالله خامنهای, انتخابات ریاست جمهوری۹۲, جلیلی, جنبش سبز, خاتمی, روحانی, زندگی-سیاست
برجستگیهای مناظرهی سوم
۱ - در این مناظره شکاف جدی بین «راست سنتی» و «راست نو» روشنتر شد. ولایتی و روحانی توانستند از جایگاه محافظهکارانهی خود٬ راست نو را به شدت نقد کنند و در گوشهی رینگ قرار دهند. ۲ - ولایتی در جایی از مناظره به شدت سیاست خارجی جلیلی را به نقد کشید. این حرکت وی دور از انتظار بود و نشان داد که حتی کسی هم که تا این حد به آیتالله خامنهای نزدیک است٬ از دکترین حاکم بر سیاست خارجی کشور راضی نیست. درحالی که همهی ما میدانیم که شیوهای که جلیلی آن را اجرا میکند٬ حاصل نگاه خاص
۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعه
hide, jour
خبر: کنترل بیسابقه روی روزنامهنگاران خارجی در انتخابات ریاستجمهوری ایران
امروز با یکی از دوستان روزنامهنگار فرانسویام صحبت میکردم، متوجه شدم مسئلهی عجیبی شدم؛ طبق گفتههای این دوستم، در جریان پوشش رسانهای انتخابات ریاستجمهوری آینده، برای بیشتر روزنامهنگارهای خارجی فقط تا روز ۲۲م و ۲۳م خردادماه ویزا داده شده و تعداد روزنامهنگاران خارجیای که در روز انتخابات در ایران خواهند بود بسیار بسیار اندک خواهد بود. یعنی بیشتر روزنامهنگاران خارجی پیش از انتخابات کشور را ترک خواهند کرد. همچنین همهی روزنامهنگاران خارجی در هتل لاله تهران اسکان خواهند یافت و بدون اجازهی ماموران امنیتی حق خروج از این هتل را نخواهند داشت. این طرح پیشتر در انتخابات مجلس گذشته
۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سهشنبه
زندگی-جامعه, hide, jour
چرا صدای آمریکا جوانها را اخراج میکند؟
با خودم فکر میکنم احتمالن اخراج «نگار مرتضوی» از صدای آمریکا بیربط با شکل و شمایلش نیست. عکس پروفایل فیسبوک نگار مرتضویدر هنگام اخراجش از صدای آمریکا از تنها جذابیتهای صدای آمریکا٬ حضور جونهایی مثل نگار مرتضوی و کامبیز حسینی و سامان اربابی و آرش سیگارچی و... بود که یکی یکی دارن اخراجشون میکنن. این جوونها خیلی شبیه به من و شما هستن. لهجهشون٬ فکر کردنشون٬ حساسیتهاشون٬ تکیهکلامهاشون و... برای همین هم هست که جذابان. شاید درستتر باشه که بگم اونها «شبیه» ما نیستند. بلکه «از» خود ما هستن. حالا صدای آمریکا دوباره یک مجری جوون دیگه را
۱۳۹۲ خرداد ۱۳, دوشنبه
گزارکها, hide, status
نقش غرضی در انتخابات چیست؟
+ساما در گوگل+ نوشته است: غرضی چه می کند؟ یک احتمال خوشبینانه غرضی آدم ساده ای نیست. ما او را به عنوان شوخی شورای نگهبان می شناسیم. نگاهمان به او نگاهی طنزآلود است. اما من به نقشی که غرضی بازی می کند کمی خوشبینم غرضی خودش می داند که رای ندارد. اگر رای داشته باشد، کسانی است که میخواهند شناسنامه شان مهر بخورد یا کسانی که می خواهند رای سفید دهند، روزهای آخر رایها به سمت کسانی می رود که احتمال پیروزی شان بیشتر است. ما معمولا درون خودمان کسی را انتخاب می کنیم که شکست نخورد. یکی
۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه
روزانه, hide, jour
خوابِ روشنفکری
دیشب خواب پیچیده و عجیبی دیدم. در یک بخش ازخواب، دیدم در جمعی هستم که تعدادی از اندیشمندان ایرانی هم اونجا هستند. یکی از فیلسوفان روشنفکر خیلی محترم و البته پیشکسوت هم در جمع بود. از من پرسید چه کارا داری میکنی؟ گفتم «دارم جزوههای برخی از درسهام را بازنویسی و به فارسی ترجمه میکنم تا بعدش به صورت رایگان و همگانی منتشر کنم.» مکثی کرد و گفت: «چه کاریه خب! انتظار داشتم کار جدی تری انجام بدی!» منم چشمام رُ تو چشاش انداختم و گفتم «میخوام اینا رُ منتشر کنم تا سم و زهر اندیشههای بیخاصیتی که
گزارکها, hide, status
برای ارزیابی اعراضها رفته بودیم که...
*یکی از دوستان در فیسبوکاش نوشته: واقعا رفته بودیم برای ارزیابی وضع, یعنی شاید همین بود که حواسمون خیلی به اتفاقهای احتمالی نبود و فکر می کردیم ما که کاری به کسی نداریم, قرار هم نیست بریم تو جمعیت...داشتم کنار خیابون چیز می نوشتم و یادداشت بر می داشتم که عین سگ کتک خوردیم. با باتوم برقی زدند پشت من, من و لپ تاپم ولو شدیم...افتادم به استفراغ...خودم رو به زور کشیدم کنار جوب رو کردم به دوستم گفتم برو من حتی نمی تونم پاشم, گفتم برو دست کم یکیمون بتونه به خونواده ها بگه چی شده...قیچی شده
۱۳۹۲ خرداد ۱۱, شنبه
آیتالله خامنهای, انتخابات ریاست جمهوری۹۲, جلیلی, روحانی, زندگی-فلسفه, سیاست, عارف, قالیباف, مناظره, هاله سحابی, plt
مناظره نبود؛ نامزدها را بازجوییِ تحقیرآمیز کردند
صحنه چیزی نبود جز گسترشِ منطقِ بازجویی٬ جلوی دوربین تلویزیون. از این عریانتر نمیشد. نامزدهایی که به قول عارف٬ رییسجمهورهای بالقوهی کشور هستند را به خط کردند و از آنها دربارهی چیزهایی که در پس ذهنشان میگذرد پرسیدند. مگر در بازجویی غیر از این میکنند؟ از تو میخواهد که دربارهی خصوصیترین چیزهایت حرف بزنی. از تو میخواهند نظرت را دربارهی تک تک نزدیکانت بنویسی. اعتقادادهایت را با آقای بازجو درمیان بگذاری و برایش توضیح بدهی که چرا اینطوری یا آنطوری فکر میکنی. مجری (بازجو) حتی پاسخهایی که باید بدهی را هم تعیین میکند و وقتی کسی از او
اشتراک در:
پستها (Atom)