۱۳۹۳ دی ۲۸, یکشنبه

برچسب‌ها : , ,

روح‌سـوار ۱۰ ساله شد

ده سال از نخستین یادداشت وبلاگی‌ام گذشت. در چنین روزی بود که آنچه در کله‌ی سرخ و سبزم داشتم توی وبلاگ ریختم.
در این ده سال، مثل بسیاری از وبلاگ‌نویس‌های ایرانی چند خانه عوض کردم تا به این منزل رسیدم. مثل خیلی دیگر از دوستان بخشی از یادداشت‌هایم را از دست داده‌ام. اما خوشبختانه، به این دلیل که همیشه تلاش می‌کنم تا یادداشت‌هایم را در جاهای جداگانه ذخیره کنم، بسیاری از آنها، از جمله اولین یادداشت وبلاگ‌ام را دارم. یادداشتی که بسیار خاطره‌انگیز است؛ البته تنها برای خودم و نه الزامن برای دیگر خواننده‌ها.

در واقع این «روح‌سـوار» نیست که ۱۰ ساله می‌شود. بلکه این وبلاگ‌نویسی من است که به دهمین سال می‌رسد. قبل‌ترها وبلاگ‌هایی با نام‌هایی دیگر داشتم. اما «روح‌سـوار» از همه بادوم‌تر، منظم‌تر و پر خواننده‌تر از آب در آمد. در وبلاگ‌های دیگر می‌دانستم که دوست دارم که بنویسم و می‌نوشتم. اما در روح‌سـوار بود که فهمیدم از چه می‌خوام بنویسم، و نوشتم. در خانه‌های قبلی برای خودم می‌نوشتم. اما در روح‌سـوار هم‌زمان برای خودم و دیگران می‌نویسم. و امروز پس از ۱۰ سال کم و بیش می‌دانم کدام مطلب را برای چه‌کسی می‌نویسم.

به جز نوشتن البته از پلت‌فرم‌های (جایگزینی در فارسی برای این کلمه داریم؟) دیگر غافل نشدم. پادکست و ویدئو را امتحان کردم و به رغم تجربه‌های به نسبت موفقی که داشتم، اما نتوانستم به طور منظم آن کارها را ادامه بدهم. شاید در ادامه.

یکی از بهترین تجربه‌های یک وبلاگ‌نویس این است که در کوچه‌ و خیابان یا اینکه در مهمانی‌ای خواننده‌ی وبلاگش را ببیند. کسی بیاید جلو به آدم بگوید من وبلاگ تو را می‌خوانم. این دیدار به اندازه‌ی ۱۰۰ یادداشت به آدم انرژی می‌دهد. آن وقت است که می‌فهمی کارت کم و بیش اثرگذار است. دست‌کم دیده شده و ذهنی را قلقک داده است. وقتی ایران را ترک کردم فکر نمی‌کردم این اتفاق دوباره برایم بیفتد. به رغم پیام‌ها و ایمیل‌های محبت‌آمیز خوانندگان از راه دور، کمتر پیش آمد که با خواننده‌ی ناشناس روح‌سـوار چشم در چشم شوم. اما همین چند وقت پیش بود که در جلسه‌ی دفاع دکترای یکی از دوستان در پاریس، دانشجویی روسی را دیدم که خواننده‌ی وبلاگ فرانسوی‌ام «نگاه ایرانی» بود. هرچند که آنجا به پرکاری «روح‌سـوار» نیستم، و البته هرچند که تعداد خواننده‌ی فرانسوی زبان بیشتر است، اما این رویاروییِ شیرینْ تجربه‌ی دیدار خوانندگان فارسی‌زبانم را دوباره زنده کرد و به قول خودمانی، خیلی حال داد.

ده‌سالگیِ نویسنده‌ی روح‌سـوار مبارک :)


0 دیدگاه:

ارسال یک نظر