۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

برچسب‌ها : , , ,

آن متجاوز به امیدهای ما طمع بسته است - از ۸۸ تا ۹۲ با خراسان و حومه ۲

سـ۷م
از روز ۲۲ خرداد ۸۸ تا همین الان که خبر رد صلاحیت هاشمی را شنیدیم٬ سناریوی انتخاباتی شماره‌ی ۱ و ۲ و ۳ حاکمیتِ کودتایی فقط و فقط ایجاد و گسترش ناامیدی در مردم بوده است. گاهی موفق شده٬ اما در بیشتر وقت‌ها شکست خورده است. نمونه‌اش همین دو سه ماهی‌ست که بحث نامزدی خاتمی و هاشمی مطرح شد.

می‌دانم که خیلی از شمایی که در این عکس٬ زیر این سقف جمع شده‌اید٬ احساس می‌کنید که بهتان خیانت شده است. همان احساسی که همه‌ی ما در خرداد ۸۸ تجربه کردیم. می‌دانم کسانی مثل آقای عبایی (زندانی سیاسی در زمان شاه) و آقای شیردل (رزمنده و جانباز جنگ) که بین شما هستند٬ آنها هم مدت‌هاست احساس می‌کنند که به آرمان‌های انقلابی‌شان خیانت شده است.

هم‌اندیشی جوانان سبز و اصلاح‌طلب خراسان
اردیبهشت ۱۳۹۲

اما به عنوان یک برادر کوچک‌تر می‌خواهم یادآوری کنم: آنها امید ما را هدف قرار داده اند. لحظه‌ای که ما نا امید شویم٬ آنها همه‌ی زندگی٬ حتی کوچکترین لذت‌هایی که در زندگی برایمان باقی مانده است را از ما خواهند گرفت. بعضی وقت‌ها بچه‌ها می‌گفتند: «اگر بهت تجاوز شد و از تو کاری بر نمی‌آمد٬ حداقل شل کن که حالش را ببری» اما این غلط بود. آدمی که وجدان بیدار داشته باشد نمی‌تواند حالش را ببرد و حتی نمی‌گذارد که متجاوز هم حالش را ببرد. بدتر از آن٬ آدمی که ناامید باشد٬ حتی اگر شل کند هم حالش را نمی‌تواند ببرد زیرا که بدون امید٬ هیچ لذتی در انتظار آدم نیست. ببخشید که این تعبیر را بکار می‌برم. اما چه کنم که حس خیانت و تجاوز حس مشترک همه‌ی ماست.
خیلی از ما فرزند کویر هستیم و به تجربه بارها با این صحنه روبرو شدیم که سیاه‌ترین لحظه‌ی آسمان٬ نزدیک‌ترین زمان به طلوع خورشید است. برای همین است که فرزندان کویر صبور و امیدوار و پایدارند.

ممکن است ناراحت٬ غمگین و حتی خشمگین باشیم. اما تکلیفمان روشن است:
چه با کاندیدا، چه بی کاندیدا،
راه سبز امید را ادامه می‌دهیم.

0 دیدگاه:

ارسال یک نظر