۱۳۹۱ آذر ۱۸, شنبه

برچسب‌ها :

مافیا! سرگرمیِ ناسالم

به احتمال زیاد تا حالا مافیا بازی کرده‌ای. یا اینکه دست‌کم جمعی را دیده‌ای که مافیا بازی کرده باشند. من هم مثل تو یکی از این دو حالت را تجربه کرده‌ام. و از همان نخستین تجربه، این بازی ذهنم را درگیر خودش کرده‌است.  برای آنهایی که نمی‌شناسند این بازی را، فقط همین را بگویم که در این بازی، حاضران به دو گروه تقسیم می‌شوند، عده‌ای عضو گروه مافیا هستند و و عدهٔ دیگر قربانیان‌اند. در حالی که اعضای مافیا می‌دانند چه کسی عضو گروهشان هست، هیچ کدام از قربانیان نمی‌دانند که چه کسی عضو گروه مافیاست هست و حتی کدام یک از حاضرین قربانی‌است. فقط می‌دانند که خودشان عضو مافیا نیستند. پس یک گروه هستند که همه چیز را می‌دانند، و یک گروه هم هستند که هیچ چیز را نمی‌دانند. حتی به اینکه چه کسی در این ندانستن با آنها شریک است هم آگاهی ندارند. یک دسته قربانیِ بیچارهٔ نادانِ کامل. اما تازه اصل ماجرا از همین جا شروع می‌شود. این آدم‌ها ساعتها دور هم می‌شینند و به هم دروغ می‌گویند، شیادی می‌کنند، آخرین مدل‌های دغل‌بازی‌یی که یادگرفته اند را به نمایش می‌گذارند و از هیچ حیله‌گری‌یی فروگذار نمی‌کنند. آن هم رو در رو و چشم در چشم. حتی خیلی وقت‌ها اتفاق می‌افتد که برادر در برابر برادر، خواهر در برابر خواهر، خواهر در برابر برادر و چه بسا همسر در برابر همسر قرار می‌گیرد. بدترین تجربه این است که در این بازی، تو مافیا باشی و معشوقت جزو قربانیان. آنوقت باید بهش دروغ بگویی، فریبش بدهی، سرش کلاه بگذاری و خلاصه از هر ترفندی غیراخلاقی و ناصادقانه‌ای برای گول زدن کسی که مثلن دوستش داری استفاده کنی. 
خودم چندین بار زن و شوهر‌هایی را دیدم که در این بازی در مقابل یکدیگر قرار گرفتند و این کار را کردند. جالب اینکه بعضی وقت‌ها یکی از دوطرف دست همسرش را می‌خواند. چون از پیش با شیوه‌های دروغ‌گویی همسر عزیزش آشنا بود. بعضی‌ها هم خوب می‌توانستند همسر یا دوست‌دختر/پسر شان را شکست بدهند؛ چون بهتر از هر کسی او را می‌شناختند و می‌دانستند که چطور می‌توان او را فریب داد. همین مسئله در مورد دیگر اعضای یک خانواده هم صدق می‌کند. 
خلاصه اینکه این بازی [از نظر من] به همین زشتی‌یی هست که اینجا نوشتم. البته نمی‌دانم که تو این چیزهایی که من نوشتم را اصلن زشت و بد می‌بینی یا نه. ولی من تصمیم گرفته‌ام که دیگر در هیچ صحنه‌ای که این بازی انجام می‌پذیرد شرکت نکنم. در جامعه‌ای که آکنده از دروغ و نیرنگ و ریا و فریب‌کاری هست، و هرروز مردم زجرها و بدبختی‌های زیادی را از این بابت تحمل می‌کنند، دیگر راهْ پیدا کردنِ این رذیلت‌های اخلاقی به درون تفریح‌ها و سرگرمی‌های‌مان برای من غیرقابل تحمل است. تا بحال هم در تجربه‌هایی که از این بازی داشتم، چهرهٔ آنهایی که از همه بهتر بازی می‌کرده‌اند برای من خدشه‌دار شده است. هرچند که خودم هم از آدم‌هایی بودم و هستم که در این بازی کم و بیش موفق بوده‌ام. البته برنده شدن در این بازی مهارت خاصی نمی‌خواهد. بلکه هرچه بهتر بتوانی دیگران را فریب بدهی، موفق‌تر خواهی بود و من دوست ندارم همچین برچسبی روی من باشد. هرچند که خیلی از دوستانم را دیده‌ام که به مهارتشان در «مافیا» افتخار می‌کنند و البته دیگران هم برای این مهارت به آنها احترام می‌گذارند.

3 دیدگاه:

  1. دقیقا من هم زمانی قربانی بودم .....

    پاسخحذف
  2. دوست عزیز بنده هم بازی کردم ...

    این بازی حقیقت جامعه انسانها رو بیان میکنه ! اینکه در این بازی شرکت نکنی باعث نمیشه که این حقیقت وجود نداشته باشه ! ...

    اون چیزی که در این بازی اکثر بازیگران دقت نمیکنند ! اتحاد و همبستگی هست که در میان شهروندان میتونه نمود پیدا کنه و از راه صداقت و درستی مافیا دروغگو رو شناسایی کنند !

    اما چون این بازیگران در محیط واقعی هم شخصیت دروغگویی دارند (یا اینکه یاد ندارند صداقت و اتحاد رو) وقتی هم شهروند میشن این صداقت و راستگویی را نمیتونن در کنار اتحاد به کار بگیرن در نتیجه مافیا از همین دروغگویی و شوخی ها و سوتی هایی که شهروندان عادی میدهند استفاده کرده و شهروندان رو از بین میبرن ...

    پاسخحذف
  3. به نظرم این بازی حقیقت جامعۀ انسانی را بیان نمی کند. این بازی فقط کمی ما را به دروغ و فریب عادت می دهد.

    پاسخحذف