۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

برچسب‌ها :

چه کسی در بی.بی.سی «تیتر» میزند

1-   تفاوت پزشک ها با روزنامه نگاران این است که پزشکان در پایان دورۀ آموزش پزشکی باید به صورت رسمی، هنگامی که مدرک پزشکی خود را گرفتند، سوگند تعهدات پزشکی را یاد کنند. اما روزنامه نگاران باید در همان بدو ورود خود به دنیای پر پیچ و خم روزنامه نگاری، در پیش وجدان خود متهعد شوند که در راستای انتشار حقیقت گام بردارند.


2-   بی.بی.سی فارسی بدون شک موثرترین رسانۀ فارسی زبان بعد از صدای و سیمای جمهوری اسلامی است. با این تفاوت که نفوذ بی.بی.سی فارسی در بین فعالین سیاسی و علاقمندان به چنین موضوعاتی بسیار بیشتر از صداوسیما است. در جریان رخدادهای جنبش سبز (بویژه از بیستم خرداد تا به امروز) این رسانه از مهمترین منابع مردم ایران برای دسترسی به اخباری بوده است که گاهی از نان شب مردم هم واجب تر و موثر تر بوده است. مثلا خبر بازداشت خودم را خیلی از آشنایان و فامیل از طریق بی.بی.سی شنیده اند و همین قضیه برای آنها بصورت یک خاطره در آمده است.
اینها را برشمردم، نه برای اینکه ثنای بزرگترین بنگاه خبرپراکنی جهان را بگویم. بلکه می خواهم بر این مدعا تاکید کنم که تمام چیزهایی که برشمردم و بیشتر از آن را خود شما خوانندگان این دستخط  می دانید، حاصل حضور خبرنگارانی است که در این مدت جسمشان در ساختمان بی.بی.سی حضور داشته است، اما قلبشان در کف خیابانهای تهران و چند شهر پرآشوب دیگر کشور عزیزمان می تپیده است. روزنامه نگارانی که هرکدام به نوبۀ خود، طعم تلخ استبداد را در کشور چشیده اند. می خواهم ادعا کنم که آنچه که پس از انتخابات بی.بی.سی فارسی را در بین مردم ایران برجسته کرد، تلاش بی وقفۀ کارمندانش بوده است. نه نام و نشان و لوگو و سیاستهای این تلویزیون.

3-   می خواهم ادعا کنم که بخش عمده ای از خط مشی و رویه های جاری رسانه های فارسی را اغلب کارمندان و قلم بدستان آن مشخص می کنند. آنهایی که می نویسند و گذارش تهیه می کنند. رقابت بین کسانی هست که علاقمندیهای خود را پررنگ تر جلوه می دهند و در رسیدن به ویترین توانایی بیشتری دارند. بی.بی.سی فارسی هم از این قائده خارج نیست. و می خواهم از همین نکته به اینجا برسم که پارازیت هایی گاه و بی گاه بی.بی.سی در بزنگاههای حساس جنبش آزادیخواهی مردم ایران صادر کرده است و می کند، نه از سیاسیتهای غول رسانه ای بریتانیا، بلکه از تلفیق غفلت و شماتت جمعی از این دوستان سرچشمه می گیرد. در بیشتر موارد، بی شک باید تمام خدمتهایی که از طریق این رسانه به مردم ایران شده است را به پای خبرنگاران و تحریریۀ این تلویزیون گذاشت و همینطور همۀ کاستی ها و بی مهری ها را نیز همچنین.

4-   در این روزها، آقایان موسوی و کروبی از مردم ایران خواسته اند تا در تاریخی مشخص، به خیابانها آمده و از حرکت ضد استبدادی مردم تونس و مصر حمایت کنند. هر تحلیل گر سیاسی تازه کاری هم می دانست که بعد از سالگرد 22 خرداد، این مهمترین کنش سبزها در برابر حاکمیت خواهد بود. اما بی تفاوتی آزار دهندۀ بی.بی.سی فارسی، آنچنان همه را قلقلک می داد که کوچک و بزرگ از هم می پرسیدند و می پرسند: «بی.بی.سی چِشه؟ چرا اینجوری میکنه؟» و در واقع منظورشان این بود که بی.بی.سی چرا یک کارهایی را نمی کند. چرا اعلام راهپیمایی 25 بهمن را لایی رد می کند و چرا گزارشی به آن مفصلی دربارۀ یک واکنش عادی مسئولین دولتی برای رد درخواست رهبران جنبش می دهد. چرا در کنار پخش برنامه های لحظه به لحظۀ مصر - که مردم بهترش را از الجزیره و چند شبکۀ ال دار دیگه می دیدند- ، موج بازداشتهای در آستانۀ راهپیمایی را پوشش نمی دهد و در حد خبر کاهش سهام بورس توکیو گزارشی از آن تهیه می کند. این آخری هم که انتشار بیانیۀ جبهۀ مشارکت، با آن تیتر که من فقط می توانم نام آن را «شیطنت بی شرمانه» در یک بزنگاه حساس بنامم. تقریبا تمامی رسانه های سبز و غیر سبز، برداشت و تعبیرشان از آن بیانیه، حمایت جبهۀ مشارکت از تصمیم آقایان موسوی و کروبی بود. و واقعا نمی دانم، شخصی که تصمیم گرفته است آن تیتر را برای چنین خبری انتخاب کند، در آن زمان در چه حال و هوایی سیر می کرده است؟ نیتش چه بوده است و کدام ارزش خبری را جایگزین ارزشها اخلاقی کرده است؟

5-   روی سخنِ من با خبرنگاران بی.بی.سی فارسی است. بعید می دانم هیچ کدام خود را کارمند تمام عیار سیاستهای یک رسانۀ جهانی بدانید و فکر کنید که فقط یک ماشین تحریر هستید که دستورات را تقریر می کنید. نه شما و نه هیچ روزنامه نگار دیگری همچین فکری نمی کند و یا حداقل در برابر عموم چنین بیانی ندارد. سوال من این است که آیا شما در قبال آنچه که از رسانه ای که شما در آن کار می کنید، خود را مسئول می دانید؟ آیا خود را در برابر آن جنبه از حقیقت و واقعیتی که در رسانۀ مطبوع شما بزرگنمایی و یا کوچک نمایی می شود مسئول می دانید. به نظر من، همچنانکه خیلی از مردم فارسی زبان، سربلندی بی.بی.سی فارسی را از یمن حضور شما می دانند، بر شما هم واجب است که کاستی های این رسانه را بر خود بگیرید و مسئولانه با آن برخورد کنید.

6-   به نظر من در این روزها پرسش درست این نیست که چرا بی.بی.سی اینطور عمل می کند. بلکه باید پرسید که چه کسانی در بی.بی.سی فارسی این تیترها و گزارش ها را تهیه می کنند؟

0 دیدگاه:

ارسال یک نظر