۱۳۹۳ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

برچسب‌ها : , ,

پیشنهاد جایگزین؛ «کارانداز» به جای «اپلیکیشن» ـ


اگر از یک فارسی زبان بپرسیم «اپلیکیشن» چیست، به احتمال زیاد به ما این پاسخ را می‌دهد: «همونیه که روی موبایل‌ها هست و باهاش برنامه‌ها اجرا می‌شن.» اما اگر همین پرسش را از یک انگلیسی یا فرانسوی زبان بپرسیم به احتمال زیاد این پاسخ را خواهیم شنید : « ابزاری است که بوسیله‌ی آن ما یک عمل را انجام می‌دهیم.» شاید در نگاه اول این پاسخ‌ها خیلی به هم شبیه باشند، اما تفاوت زیادی بین این دو نگاه هست. 

اگر اجازه بدهید می‌خواهم پیشنهاد نهایی را همین اول بگوییم. «کاراَنداز» را جایگزین «اپلیکیشن» کنیم.

چرا؟

در حال حاضر در زبان فارسی کلمه‌ی اپلیکیشن تنها محدود به همان پاسخی می‌شود که در بالا از زبان یک فارسی‌زبان آوردم. :  «همونیه که روی موبایل‌ها هست و باهاش برنامه‌ها اجرا می‌شن.» اما این کلمه در زبان‌های دیگر کاربرد گسترده‌تری دارد. برای مثال، وقتی شما می‌خواهید فرم درخواست ویزا برای یک کشور و یا فرم درخواست ثبت‌نام دانشگاه را پر کنید، سفارتخانه‌ی یا دانشگاه آن بلاد به شما می‌گوید این «اپلیکیشن» را پُر کن! و این از نظر ما یعنی «فلان فرم را پر کن». یا اگر در فرانسه به مغازه‌ی قفل‌سازی بروید و خدماتی در این زمینه بخواهید، متوجه می‌شوید که آقا یا خانوم کارشناس قفل و کلیدسازی به شما درباره‌ی انواع و اقسام «اپلیکاسیون‌»های مربوط به این کار صحبت می‌کند. منظورش ابزارهایی است که بوسیله‌ی آنها کار تخصصی‌اش را انجام می‌دهد.



Application یک واژه‌ی فرانسوی است که از فعل Appliquer مشتق شده وارد زبان‌های دیگر از جمله انگلیسی شده است. اما ریشه‌ی اصلی این واژه applicare است که در زبان فرانسوی (به عنوان کاملترین زبان لاتینی) وارد زبان و ادبیات معاصر شده است. در فرهنگ Larousse می‌توان به معنی‌های زیر که برای این کلمه درنظر گرفته شده است اشاره کرد :
«قرار دادن، به‌کاربستنِ چیزی که معین، پیش‌بینی و تصمیم‌گرفته شده است.»
 در مورد اسم مشتق از این فعل یعنی application هم آورده شده است :
 « کنش و عملِ به‌کاربشتن (اجرای) چیزی»، « عملِ به‌کاربردنِ چیزی برای هدفی معین یا به‌کارانداختنِ آن چیز.»
 و در ادامه مترادف‌های زیر آورده شده است:
« اِجرا کردن، عملی کردن، به واقعیت تبدیل کردن، استفاده‌، به‌کار بردن ... .

همچنین در فرهنگ فارسی معاصر فرانسه-فارسی نوشته‌ی محمدرضا پارسایار این معنی‌ها در برابر فعل appliquer آمده است :‌
 گذاشتن، قرار دادن، نصب کردن، به‌کار بردن، استعمال، اجرا کردن، اِعمال کردن و... . همچنین این مثال آورده شده است : appliquer la loi یعنی «اجراکردن یا به‌کار انداختن قانون».

با این توضیح‌های کوتاه، واژه‌ی «کاراَنداز» را برابرنهاد با «اپلیکیشن» پیشنهاد می‌دهم. 

چرا به یک جایگزین نیاز داریم؟

به نظرم ما برای همه‌ی واژه‌ها نیازی به جایگزین نداریم. برای مثال لازم نیست جایگزینی برای «وبلاگ» پیدا کنیم. اما برای واژه‌های فنی و تکنیکی که به توسعه‌ی علم و دانش پیوند خورده‌اند، واجب است که جایگزینی همه‌فهم پیدا کنیم تا بدینوسیله علم را از یک پدیده‌ی گنگ و خارجی به مفهومی قابل‌دسترس و قابلِ‌تصرف تبدیل کنیم. همین اپلیکیشن خودش مثال خوبی است. فهم ناقص ما از این کلمه باعث شده است تا ما با مفهومی که قرار است از طریق این واژه با آن ارتباط برقرار کنیم، بیگانه بمانیم. حتی شاید وقتی ما در جهان انگلیسی یا فرانسوی فکر یا کار می‌کنیم، با تمام جنبه‌های مفهوم application ارتباط برقرار می‌کنیم و حتی آن را به کار می‌گیریم. (تجربه‌ی شخصی من این مسئله را تایید می‌کند.) اما به محض اینکه وارد جهان فارسی زبان و زندگی در این زبان می‌شویم، این کلمه بسیار لاغر می‌شود: « همونیه که روی موبایل‌ها هست و باهاش برنامه‌ها اجرا می‌شن.»

باور دارم اگر در ذهن فارسیِ ما «کارانداز» به مفهومی تبدیل شود که هم در فن‌آوری موبایل و هم در دیوان‌سالاری و بوروکراسی و هم در کفاشی و قفل‌سازی حضور یکسان داشته باشد، آنگاه شاید بتوانیم نگاه جامع‌تر و روشن‌تری به حوزه‌های مختلف علم داشته باشیم و نقش خلاقانه‌تر و دسته‌اول‌تری در تولید آن بازی کنیم.

***
می‌دانم که جایگزینی یک واژه به همین سادگی‌ها نیست. و همچنین همانطور که می‌دانیم هرگز با روش دستوری و بخشنامه‌ای نمی‌شود یک واژه را جایگزین دیگری کرد. اما به نظرم از این جهت که زبان امروز ما بسیار تحت تاثیر فضای وب است و کنشگران حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای در این فضا نقش زیادی در جهت‌دهیِ زبان گفتاری و نوشتاری مردم دارند، می‌شود با ایجاد توافق‌های ضمنی، چنین کارهایی که در ظاهر خیلی سخت به نظر می‌رسد را به واقعیت تبدیل کرد. 
به همین دلیل از همه‌ی دوستانی که در دو حوزه‌ی زبان و فن‌آوری صاحب‌نظر هستند پیشنهاد می‌دهم نظرشان را درباره‌ی این برابرنهاد بیان کنند و اگر موافق بودند آن را با دیگران «هم‌رسان» کنند. به صورت ویژه خوابگرد (به عنوان نماینده‌ی زبان فارسی در وب و وبلاگستان) و جادی (به عنوان نماینده‌ی گیک‌ها در وب فارسی) را به این بحثِ باز و آزاد دعوت می‌کنم. هر دوست دیگری هم به این بحث وارد شود با لطفش موجبات خرسندی بنده و غنای بحث را فراهم آورده است.

***

#کارانداز #کارانداختن #کاربنداز #کارانداخت #کارمی‌انداخت 

2 دیدگاه:

  1. روح‌الله عزیز
    به نظرم بهتر این است که متن تو را در خوابگرد بازنشر کنم.
    فقط دو نکته:
    پیشنهاد دکتر آشوری برای شیر، هم‌رسانی کردن است نه هم‌رسان کردن. درستش هم همین است.
    دو این‌که در بازنشر با اجازه‌ات کمی دست می‌برم در متن. خیلی اندک.

    پاسخحذف
  2. ‏‎ ‏‎من قبلنا براش کلمه‌ی «کارابزار» رو پیشنهاد دادم. که یه کلمه‌ی قدیمی و پرکابرد بوده. منتها اون‌موقع ابزارها انلاین نبودن. مادربزرگ من در شیراز بهش می‌گفت «کاراوزار».مثل «پوزار» که به معنی کفش هست و در واقع «پای‌افزار» هست.
    قبل از اینکه بچه‌های تهران به فکر ابداع واژه‌های جدید باشن، بهتره یه سر به دهات اطراف که هنوز اونجا فارسی به‌کل ویران نشده بزنیم و با سالخوردگان بی‌سواد که از زبان معیار (پایتخت) کمتر تاثیر پذیرفتن، هم‌صحبت بشیم.

    پاسخحذف