۱۳۹۳ آذر ۱۴, جمعه

برچسب‌ها : , , ,

پررنگ‌ترین [یا های‌لایت]های نامه‌ی مهم بهاره هدایت از اوین، در نقد فعالان حقوق بشر

بهاره هدایت، زندانی سیاسی جنبش سبز، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت است که از سال ۸۸ تا کنون در زندان به سر می‌برد. 
او در اسفند ۱۳۹۰ برنده جایزه ادلستام ۲۰۱۲ سوئد شد.( ویکیپدیا ) بنیاد هارالد ادلستام در بیانیه‌ای اعلام کرد که به دلیل "شجاعت فوق‌العاده و تعهد فعالانه به عدالت در برابر نقض حقوق بشر در ایران" این جایزه را به بهاره هدایت اعطا کرد. با اینحال او امروز در نامه‌ای که در سایت کلمه منتشر شده است، عملکرد سیاسی فعالان حقوق بشر را به نقد می‌کشد.
من ۱۰ فراز از نامه‌ی بهاره را پررنگ و جدا کرده‌ام که در زیر می‌بینید. اما پیشنهاد می‌کنم تمام این نامه را نیز بخوانید. زیرا از منطق و انسجام قابل توجهی برخوردار است.



۱-  یکی از موانع جدی احقاق حقوق‌بشر و بسط جامعه مدنی مسئله‌ی «زندانیان سیاسی» است و تصور می‌کنم اساتید حقوق‌بشر نیز انکار نمی‌کنند که مسئله «زندانی سیاسی» در مقوله حقوق‌بشر می‌گنجد. حال آنکه اگر مدافعین حقوق‌بشر خود را ملزم به «دفاع بی‌طرفانه» یا دسته کم «دفاع از حق دادرسی و محاکمه عادلانه» می‌دانند، «سکوت شان» در مورد بسیاری از زندانیان سیاسی، متاسفانه نمودی غیر اخلاقی پیدا می کند. /
۲- سکوت کردن در لوای حقوق بشر یعنی در خفا مهره‌چینی کردن، و این مغایر آن شفافیتی است که همه ما طالب آن هستیم / 
۳-  نام‌آوران حقوق‌بشر چند بار واژه «جنبش سبز» یا اسم «موسوی و کروبی و رهنورد» را به زبان آورده‌اند؟ و آیا میزان حساسیتشان قابل مقایسه با سایر موارد بوده است؟ در طول این چهار سال نام این سه تن چند بار از زبان آنها در محافل و مجالس بین المللی شنیده شده، و اگر معدود مواردی بوده تحت چه عنوانی از آنها نام برده‌اند؟ «کاندیداهای انتخابات ۸۸»؟... / 
۴-  من نمی‌دانم پرهیز از نام بردن از خود واژه «سبز» به چه معنا است؟ حاکمیت ایران هم ما را با نام خودمان نمی خواند و واژه «فتنه» را برایمان اختراع کرده -که دست‌کم ابعاد مسئله را نادیده نمی گیرد!- هدف او را می دانم، اما تصور هدف برخی فعالان حقوق‌بشر، دردناک است. /
۵-  به نظرم این عملکردِ نزدیک به سکوت مطلق، نه تنها «پرهیز از سیاست» نیست، که خود عین عمل سیاسی است ولی دور از انظار و غیر پاسخگو. برخی متهم‌اند که چرا در دهه شصت دستی بر قدرت داشتند و در مقابل آن جنایات «سکوت» کردند، شما که دستی بر قدرتی دیگر دارید، «سکوت تان» به چه معنا است؟ / 
۶- فعالان برجسته حقوق‌بشر تلاش بی‌وقفه‌ای را برای تبدیل مسئله اعدام سکینه محمدی به یک مسئله ملی و سپس لغو آن حکم انجام دادند، در حالی که حصر رهبران جنبش سبز به خودی خود یک مسئله ملی است یعنی تعداد بی‌شماری درگیر تبعات خرد و کلان این وضعیت‌اند، حقوقشان نقض و مطالباتشان پایمال شده و می‌شود، مطالباتی که خود مقیاسی ملی دارند و نه فردی یا حتی گروهی؛ به ظن شما فعالان صاحب‌نام حقوق‌بشر آیا این مسئله شایسته تلاش بی‌وقفه برای حل و فصل شدن نیست؟/
۷- مصطفی تاجزاده چهار سال است در انفرادی و قرنطینه مطلق به سر می‌برد و فقط حق ملاقات هفتگی با همسرش را دارد، یعنی حتی با دخترش هم نمی تواند -جز سالی یک یا دوبار- ملاقات کند، ابوالفضل قدیانی ماه‌هاست که با تنی رنجور تحت‌الحفظ در بیمارستان به سر می‌برد، اما به‌نظر می‌رسد نام آوران حقوق‌بشر اساسا مشکلی در این وضعیت نمی‌بینند. گاهی تصور می‌کنم اولین معیار برای عبور از سد نگاه برخی فعالان حقوق‌بشر «زن بودن» است و دروازه به‌روی «حلقه محدودی از اطرافیان» گشوده می‌شود. / 
۸- تاکید بر حقوق اقلیت از ملزومات حقوق‌بشر است، این شایسته و پذیرفتنی است، اما آنها که در اقلیت وسیع‌تری جای گرفته‌اند، از دید شما مرتکب چه خطایی شده‌اند که استحقاق تمرکز نهادهای بین‌المللی حقوق‌بشری را ندارند؟ /
۹- رویای روزی را داریم که حقوق بشر فارغ از نگاه‌های فانتزی و سیاست‌مدارانه، ناظر قدرت و حکومت‌ها باشد اما گویی نظارت بر حقوق‌بشر هم خود ناظری دیگر می‌طلبد! نمی‌دانم به چه دلبسته‌ایم. ناامید می‌شوم وقتی تصور می‌کنم برخی از مدافعین حقوق‌بشر هم اگر «قاضی» بودند، بی‌طرف نبودند…. /
۱۰- بهاره هدایت، اوین، ۱۵ آبان ۱۳۹۳

0 دیدگاه:

ارسال یک نظر