۱۳۹۳ آبان ۹, جمعه

بنیانگذاران مجاهدین! شجاع یا گمراه؟
, , , , , , ,

بنیانگذاران مجاهدین! شجاع یا گمراه؟

«حالا نمی‌دانم باز هم پس از اعدام من، آیا روزنامه‌های دست‌نشانده باز خواهند نوشت و از من و سازمانم خواهند پرسید که اسلام کجا  قتل نفس را جایز شمرده است!؟ من از آنها و اربابانشان می‌پرسم: آیا این سوال در آن نیمه‌ی گرم خرداد ماه ۴۲، که مقارن عاشورای حسینی بود، به ذهن فاسد هیچ کدام از فضلای شما خطور نکرد؟ پس چرا مردم بی پناه را که فریاد می‌زدند «یا سیداالشهدا‌ ... یا اباالشهدا... » به گلوله بستید؟»*  ۱- چند وقت پیش در جمعی علمی در یکی از مرکزهای دانشگاهی پاریس، یکی از عضوهای اولیه‌ی سازمان مجاهدین

۱۳۹۳ آبان ۱, پنجشنبه

شجاعت و عقلانیت؛ میراث احمد قابل
, , , , , , ,

شجاعت و عقلانیت؛ میراث احمد قابل

۱. مهمترین ویژگی مرحوم احمد قابل، پیش از همه چیز، شجاعتش بود. این شجاعت به او کمک می‌کرد تا علاوه بر مقاومت در برابر فشارهای حاکمیت، این جسارت را داشته باشد که بندهای سنتی و عرفی را - کم و بیش - از دست و پای خود جدا کند. او حقیقت  را در پیام محمد رسول الله می‌دید و برای فهمِ بهتر این پیام نه از واکنش سنت‌گرایان می‌ترسید و نه با نوگرایان رودربایستی داشت. هرگز فراموش نمی‌کنم روزی را که او در دانشگاه فردوسی مشهد در مناظره با قاسم روانبخش (۱۳۸۶) صبر و شکیبایی مثال زدنی‌ای در

۱۳۹۳ مهر ۲۳, چهارشنبه

آیا مردم‌سالاری محصول سنتِ غربی است؟ پاسخ «آمارتیا سن»: نه!
, , , , , , , ,

آیا مردم‌سالاری محصول سنتِ غربی است؟ پاسخ «آمارتیا سن»: نه!

 مجله‌ی نووِل اُبزِرواتُر در ویژه‌نامه‌ای، ۳۹ گفتگو یا مقاله از ۳۹ روشنفکر همچون ادگار مورن، ژان بودریار، امانوئل لویناس،، پل ریکور، برنارد لوی و...، را در یک شماره منتشر کرده است. نوشته‌ها و گفتگوهایی که همگی در سال‌های گذشته انجام شده بودند و دوباره در این ویژه‌نامه گردآوری و نشر گردیده‌اند. داشتم گفتگوی این مجله با آمارتیا سن (برنده‌ی جایزه‌ی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۸) را می‌خواندم که در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) انجام گرفته بود که به نکته‌ی جالبی برخوردم. البته عینِ همین گفته‌ها را برای نخستین بار از زبان یک دوست جوان روزنامه‌نگار یونانی در سال ۲۰۰۹

۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

برسد به دست برادر محمد نوری‌زاد
, , , ,

برسد به دست برادر محمد نوری‌زاد

برادر بزرگ و بزرگوارم! محمد نوری‌زاد عزیز با سلام و احترام بیش از یک سال است که در دل دارم نامه‌ای بنویسم و آنچه در جان محفوظ می‌دارم با شما درمیان بگذرام. اما هربار قلم (بخوانید صفحه‌کلید) را ناتوان از رسانیدن سخن و کلام و پیام می‌بینم. برادر عزیزم! بر خلاف بسیاری از رسانه‌ها، صورت زخمی شما برای من هیچ‌گاه تکراری نمی‌شود و ارزش «رسانه‌ای»اش را از دست نمی‌دهد. هرگاه آن عکس‌ها را می‌بینم روحم خراش بر می‌دارد و دلم ریش می‌شود. شرم بر سرتاسر وجودم خیمه می‌زند و از خود بیزار می‌شوم. این آخری، قصد حضورِ بی‌حذر

۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

«بانوی اول»؛ خرافه‌ای سیاسی از نوع مدرن
, , , , , , , ,

«بانوی اول»؛ خرافه‌ای سیاسی از نوع مدرن

این عبارت «بانوی اول» از آن خرافه‌های سیاسی-وارداتی است که از کشورهای آنگلاساکسون و پسمانده‌ی فرهنگ اشرافی‌گری آن فرهنگ‌ها به ارث رسیده و برخی دوستان ذوق‌زده‌ی ما هم بدون توجهْ مدام آن را تکرار می‌کنند. گویا فکر می‌کنند این نشانه‌ی پیشرفت است. مدت‌هاست که تکرار روزافزون این عبارت در رسانه‌های فارسی زبان آزارم می‌دهد. امروز هم  این سرخط درخشان را در بی.بی.سی فارسی دیدم. سرخط گزارش بی.بی.سی فارسی درباره‌ی همسر رییس‌جمهوری افغانستان      ۱- اول اینکه این عبارت به غایت ضد زن است. دوستانی که آن را به کار می‌برند، شاید به این نکته توجه ندارند که «بانوی اول»
Pages (26)1234567 >