۱۳۹۱ آبان ۹, سه‌شنبه

برچسب‌ها : , , , ,

یادداشت روزانه؛ کلاس‌ها لغو شدن

امروز کلاس نداشتیم. دو هفته‌ای هست که به علت اسباب کشی دانشکده، کلاسها تق و لق هستن. امروز هم که کلن همهٔ کلاس‌ها هوا شد.
از ساختمون قبلی دانشکده که با ساختمون اصلی دانشگاه یک خیابون کامل فاصله داشت راحت شدیم. خیلی بد و دلگیر و بد ساخت و دور بود. همش احساس می‌کردم تو بند عمومی زندان وکیل آباد مشهدم.
ولی خب این ساختمون جدید که اسمش هست اُلمپ دُو گوژ، هرچند که نوساز‌و بزرگ هست و دلگیر هم نیست، ولی یک طوریه. بیشتر ترکیبی از فضاهای دانشگاهی و مجتمع‌های بازرگانی و تجاری. گویا معمار دانشگاه علاقهٔ زیادی به سازه‌های نظامی داره. بقیهٔ ساختمون‌های دانشگاه که نوساز هستن، من رُ یاد پادگان آموزشی ۰۴ بیرجند می‌ندازن. شاید این سبک از معماری هیچ تناسبی با فضای پاریس نداشته باشه، ولی با روحیهٔ ساختارشکن فرانسوی‌ها سازگاره.
به هر حال امروز رُ تو خونه می‌مونم تا یکم به کارهای عقب مونده رسیدگی کنم. بخش زیادی از این کارها رُ هم می‌تونم همینطور که الان رو تخت دراز کشیدم و وبلاگ می‌نویسم، انجام بدم.
قرار با آنتوان و هلن و بقیهٔ بچه‌ها هم لغو شد. چون اونها خونه‌هاشون از دانشگاه دور هست و صرف نمی‌کنه این همه راه رُ فقط برای یک نوشیدنی خوردن پاشن بیان اینور.
من موندمُ خودم.


0 دیدگاه:

ارسال یک نظر