۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

کشتار عشق؛ اثبات عشق




عاشقی به سبک بهزاد نبوی و همسرش هنگامه رضوی


منتشر شده در روزآنلاین


دختری از دلتنگیهایش برای پدر می نویسد. همسری تنهایی‌ها و امیدهاییش را برای یار زندانی‌اش روی کاغذ می‌آورد.  پدر جوانی،عکس دختر نوزادش را روی فیس‌بوک نگاه می‌کند در حالی که هزاران کیلومتر آنطرف‌تر، تنها و در دیار تنهایی گذران زندگی را به نظاره نشسته است. تازه عروسی در گوشه‌ای از جهان چشم انتظار خبری از معشوقش است، شاید که بتواند از بند بجهد و به آغوشش بپیوندد. خواهری شبها به یاد روزهای تلخ و شیرین که با برادرش گذرانده است پنهانی اشک می‌ریزد. پدری نگران فرزندش است که ماههاست از او بی‌خبر است. مادری پس از نماز از خدا می‌پرسد: "خدایا! چه حکمتی است در این مصائبی که بر بندگانت می‌رود؟  کسانی که فریادی به جز حق برنیاوردند." اینها دست آورد یک کودتای سیاه است.
انکار عشق را
چنین که بر سر سختی پا سفت کرده ای
دشنه ای مگر
به آستین اندر
نهان کرده باشی
به راستی چه داستانی پشت این همه دل سنگی کسانی است که اینچنین بر مردمان این سرزمین به ناروا حکم می‌رانند؟

۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

سیزده بدر؛ با یادگار داریوش

اولین سیزده به دری که خارج از ایران بودم، توفیق دست داد که به موزۀ لوور برای اولین بار مشرف بشم و یادگارهای ایران باستان رو اونجا ببینم. چه عظمتی!خیلی غرورآفرین بود.
 پس از اینکه مزۀ پستانک سوابق تاریخی فروکش کرد چند نکته توجهم رو جلب کرد.
یکم: نقشۀ ایران در زمان داریوش رو که دیدم، یک جوری شدم. یک جوری که نمی دونم چه جوری بود!
دوم: مرده شور محمد رضا شاه رو ببرن که بحرین رو واگذار کرد. نمی دونم چرا مرتیکه دستور داد تو بحرین رفراندوم برگزار بشه! باید تو کل ایران رفراندوم برگزار می شد. نمی دونم اون موقع این حضرات مبارز از مذهبی گرفته تا چپ و راست کدوم گوری بودن که اعتراض ککن!؟
سوم: مردشور احمدی نژاد رو ببرن که رفت زیر پرچم خلیج عربی نشست. در دورۀ این مرتیکه ذیل ترین مواضع بعد از انقلاب رو در حوزۀ تمامیت ارضی ایران داشتیم.
چهارم: دم اون کسایی که این بناها رو از ایران خارج کردن و در جاهایی مثل لوور به نمایش گذاشتن گرم. هر نیتی که داشتن، فکر میکنم نتیجه اش به نفع تاریخ ایران شد.
پنجم: جای همتون خالی