ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺷﻬﺭ ﻣﯿﮕﺬﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻨﮓ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﻡ. ﺭﻭﺵ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺭﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻼﺻﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺨﺺ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭼﻬﻞ ﻭﭼﻬﺎﺭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ . ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ. ﯾﺎﺩ ﺷﻬﯿﺪ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﺭﺍ ﻭ ﻫﻤﺮﺯﻣﺎﻧﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ . ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﻭ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻫﺴﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﯾﺎﺩﯼ ﺑﮑﻨﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺸﻪ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺳﯿﻤﺎ ﯾﮏ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ ﺁﺭﻩ! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺗﻮﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻧﺸﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ
۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه
۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سهشنبه
زندگی-جامعه, زندگی-خاطره
دوستی، پول، صداقت
جمع باحال دوستای «مش متی» که من هم گاهی وارد می شدم، نوروز 88، خونمون جمع دوستانمون از بچه های لایه های متوسط جامعه تشکیل شده بود. (همون طبقۀ متوسط که میگن) یکی از بچه ها بود که از لایه های متوسط به پایین بود. اغلب تو برنامه های بیرون رفتنمون شرکت می کرد. اما به دلیل بنیۀ مالیش امکان اینکه مثل بقیه خرج بکنه رو نداشت. منظورم همون ساندویچ دور هم یا هزینۀ دائمی برای تاکسی و یا از این چیزا... . ما هم اصلا توجه نمی کردیم که ممکنه تو جمعمون چنین افرادی باشن یا اینکه
۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه
زندگی-سیاست
تاجزاده؛ کسی که افکار ما را فریاد می زند
دعوتنامۀ مراسم ازدواج مصطفی تاجزاده و فخرالسادات محتشمی پور منتشر شده در «نوروز» ازدواجهای اسلامی با ویژگی اصیل و متعالی خویش، برای پی ریزی جامعۀ ایدآل الهی، چونان گل در هر گوشۀ این خاک شکفته می شوند، و اگرچه لاله های شهیدان با گونه هایی تافته از عشق و عطرهایی گیج کننده از هر سو قد می کشند، ولی این دستهای پاک شهیدپرور گره می خورند تا پرچم آنان را بردوش کشند و راه آنان را ادامه دهند...حضور شما بر شکوه و شادی این جمع می افزاید»متن بالا نه بخشی از کتاب بینش اسلامی مدارس بود و نه
۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه
یادداشتهای تصویری
نخستین یادداشت تصویری/ میدان سوربن
چند روز پیش در لینکدۀ خوابگرد پیوندی رو دیدم که در اون برای تهیۀ پستهای ویدئویی راهنمایی های رو کرده بود. از اونجایی که پیش از این، چینی طرحی در ذهنم بود و چند بار هم دست به این کار زده بودم، تصمیم گرفتم که این سبک یادداشت نوشتن رو به صورت پیوسته دنبال کنم. این یادداشت محصول اون تصمیم هست.
اشتراک در:
پستها (Atom)