شاید روابط هیچ دو کشور و مردمی به این نزدیکی و پیچیدگیای که الجزایر و الجزایریها با فرانسه و فرانسویها دارند نباشد.
عشق و نفرت، شادی و غم، ستم و همدردی، نفرت و بخشش، گذشته و حال و آیندهی این دو ملت را به هم پیوند داده است. تعداد پرشماری فرانسوی عرب زبان و الجزایری فرانسوی زبان در هر دو کشور زندگی میکنند.
دیشب یکی از دوستانم میگفت: «وقتی فرانسه در جام جهانی بازی داره احتمال اینکه من متوجه بشم خیلی کمه. چون به فوتبال علاقهای ندارم و سروصدای مردم در کافهها هم توجهم را جلب نمیکنه. اما امکان نداره الجزایر بازی داشته باشه و من متوجه نشم. او لا لا! پاریس تبدیل به الجزایر میشه.»
امروز رفته بودم خرید. موقع پرداخت که شد، مچبندی که دختر صندوقدار بسته بود توجهم را جلب کرد. نوار باریکی به سه رنگ پرچم فرانسه: آبی، سفید، قرمز. توی صف منتظر بودم که نوبتم برسد. چشمم به صندوقدار کناری خورد. دختری که روی پیراهن سفیدش گل سینهی سبز و سفید با هلال-ستارهی سرخ الجزایری را نصب کرده بود.
فکر کردم نکند از این شیوههای تبلیغاتی برای خوشایند مشتری باشد. فروشندههای دیگر را نگاه کردم. اما هیچکدام از آنها مچبند یا گل سینهای نداشتند. فقط این دو بودند. هر دو با پرچمهایی متفاوت روبهروی هم داشتند جنسهای فروشگاه بزرگ را به مردم میفروختند.
0 دیدگاه:
ارسال یک نظر